نشست ادبی باران

  پشت شیشه وایستاده بودم و با تفیتی- صاحبم- داشتم به کبوتری که بیرون پنجره بود نگاه می کردم. اسم من برفی هست. این اسمو صاحبم برای من گذاشته. تفیتی هم فکرکنم داره به این فکر می کنه که چجوری کبوتر رو یه لقمه چپ کنه. با چنگولام اون جسم نامرئی که باعث می شود دستم به کبوتر نرسه را چنگ میزدم که تفیتی بلندم کرد و گذاشتم رو زمین؛ ولی دوباره پریدم روی صندلی و از اونجا رفتم کناره پنجره و دوباره به کبوتر نگاه کردم که داشت دونه های گندم را می خورد. «بخور بخور کبوتر گلم! منتظرم چاق و چله شی اونوقت حمله میکنم. به به چه کبوتر بریون خوشمزه ای!» -تفیتی دخترم مادر تفیتی او راصدا میزند. کبوتر به درون لانه اش که کنارپنجره است می رود. من هم کنار شومینه می روم و توی دلم منوی کبوتر کباب شده وکبوتر خام را بازمی کنم که صدای خوشحال تفیتی را می شنوم. به پذیرایی می روم. خواهر بزرگتر تفیتی بادیدن من می ترسد؛ چون او ازگربه بدش می آید و من هم برای او شکلک در می آورم. یادم می آید، یک شب موقعی که خواب بود برای اینکه اذیتش کنم زیر پایش را لیس زدم و او هم با یک لگد من و چسبوند به دیوار. به سمت  تفیتی می روم و به کادویی که پدر برای تفیتی گرفته نگاه می کنم. یک خرس بزرگ! فرار می کنم و پشت تفیتی قایم می شوم. تفیتی یک لباس قرمز به تنِ من پوشاند. باچنگالهایم آن را از خودم دور می کنم. به پذیرایی نگاه می کنم. برای چی پدر ت نشست ادبی باران...

در این جنگل بادی بود

یک باد مزاحم  

  هوهو کنان برگ ها را                      

می برد به هر طرف بی بهانه              

 ناگهان برگ ها به کمک باد

می رسند به دریا                

تا که شوند ماهی هایی از جنس برگ ها  

 عروس دریایی کوچکی که بود در آبها، تنها    

 پیدا کرد دوستان جدیدی از جنس برگ ها                             مهشید  میرمهدی -مرکز رامسر   

نشست ادبی باران...

آثار برگزیده  استانی، رضوی 96  سارا عشوریان نفر سوم از مرکز کتالم  فرناز حسینی، نفر دوم از مرکز کتالم نشست ادبی باران...

امروز 9 مردادماه،پانزدهمین جشنواره بین المللی امام رضا در مرکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان مازندران است. در این جشنواره فرناز حسینی و سارا عشوریان از مرکز کتالم در مسابقه «شعر امام رضا» به ترتیب نفر دوم و سوم  گردیدند. با آرزوی موفقیت روزافزون برای این عزیزان. نشست ادبی باران...

کارگاه داستان نویسی خلاق، مرکز کتالم و ساداتشهر نشست ادبی باران...

امروز 25 مرداد 1396 دومین نشست ادبی را به اتفاق اعضاء فعال دختر مرکز کتالم و ساداتشهر برگزار نمودیم. بعد از تماشای قسمتهایی از انیمیشن «بابالنگ دراز» و خواندن داستانی کوتاه اعضا عنصر تعلیق در داستان را مرور نمودند و در پایان داستان و یا شعری با محوریت موضوع محیط زیست نوشتند.

نشست ادبی باران...

سلام! سلامی پر درود به شما باد! سلامی پر از تسلیت! چه مقاومت بزرگی! هشت و نیمِ یک شنبه شب، شما پایداری کردید تا هفت و نیم ریشتر زمین لرزه شما را به زمین بزند؛ اما شما ایستادید. مقاومتی به یاد ماندنی! می خواهم چیزی بگویم چیزی بنویسم اما نمی توانم. دا نشست ادبی باران...

چهارشنبه 1 آذر اعضای دخترِ دو کانون کتالم و رامسر در نشست نقد و بررسی کتاب با عنوان «دو پنجره» که در کانون پرورش فکری مرکز استان مازندران برگزار گردید، حضور یافتند و در کنار سایر دوستان کانونی خود و در حضور شاعر نام آشنا، «بیوک ملکی» به نقد و بررسی ی نشست ادبی باران...